وقتی مسئولیت بررسی بازی Split Fiction به من سپرده شد، اولین سوالی که ذهنم را درگیر کرد این بود: «چطور میتوانم این اثر منحصربهفرد را توصیف کنم؟» حتی پس از ۱۴ ساعت تجربه عمیق از بازی، هنوز هم پاسخ دقیقی برای این سوال ندارم، چون Split Fiction ترکیبی خیرهکننده از دهها ژانر و سبک مختلف است که در نهایت یک شاهکار سرگرمکننده خلق کرده است. بازیای که با هر جزء خودش فریاد میزند: «از بازیهای ویدیویی لذت ببر، بدون محدودیت!»
جزئیات کلی بازی
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱
- امتیاز کاربران در جرون: ۴.۵ از ۵
- ناشر: EA
- توسعهدهنده: Hazelight Studios
- مدت زمان تقریبی بازی: ۱۵ ساعت (۱۸ ساعت برای کامل کردن)
- پلتفرمها: PS5, Xbox Series X|S, PC
هیزلایت؛ استودیویی که هر بار مرزها را جابهجا میکند
استودیوی Hazelight به رهبری جوزف فارس، مسیر پیشرفت شگفتانگیزی را طی کرده است. از Brothers: A Tale of Two Sons تا A Way Out و It Takes Two، این تیم ثابت کرده که میتواند خلأ بازیهای کوآپ داستانمحور را پر کند. اما Split Fiction یک گام فراتر گذاشته و خودش را به عنوان یکی از برترین بازیهای سال معرفی میکند.
داستان: ترکیب دو دنیای متضاد
داستان حول دو نویسنده به نامهای زوئی (Zoe) و میو (Mio) میچرخد که برای انتشار آثارشان به دفتر مجلهای به نام Radar مراجعه میکنند. اما این نشریه با استفاده از فناوری پیشرفتهای، داستانهای نویسندگان را شبیهسازی و دستکاری میکند تا ایدههایشان را بدزدد!
اتفاقی غیرمنتظره باعث میشود این دو در یک شبیهساز مشترک گرفتار شوند و دنیاهای داستانیشان با هم ترکیب شود. میو نویسندهای است که در ژانر علمی-تخیلی مینویسد و زوئی عاشق دنیای فانتزی است. تضاد بین این دو شخصیت، یکی از جذابترین بخشهای بازی است:
- دنیای میو: شهرهای نئونی، ماشینهای پرنده، نبردهای آیندهنگرانه.
- دنیای زوئی: جنگلهای اسرارآمیز، موجودات افسانهای، مناظر رویایی.
نکته جالب اینجاست که Split بیشتر از اینکه روی روایت کلاسیک تمرکز کند، داستان را از طریق گیمپلی و محیطسازی پیش میبرد. با این حال، رابطه زوئی و میو آنقدر جذاب و پرتنش است که شما را تا پایان همراهی میکند.
پیامی عمیق درباره صنعت سرگرمی
بازی به شکلی هوشمندانه انتقادی به استفاده از هوش مصنوعی در خلق آثار هنری دارد. Radar نمادی از شرکتهایی است که به جای حمایت از خلاقیت انسانها، از ماشینها برای دزدیدن ایدهها استفاده میکنند. Fiction با قدرت میگوید: «داستانهای بزرگ از ذهن انسان میآیند، نه الگوریتمهای ماشینی!»
گیمپلی: انفجار خلاقیت در هر لحظه
اگر بخواهم تنوع گیمپلی این بازی را توصیف کنم، باید بگویم: «هر ساعت، یک تجربه جدید!»
- در یک مرحله، دو سایبر-نینجا هستید که با موتور از آسمانخراشها بالا میروید.
- در مرحلهای دیگر، یک موجود درختی و یک میمون رقاص میشوید که با دشمنان مبارزه میکنند!
- مکانیکهای بازی دائماً در حال تغییرند: از مبارزات تن به تن تا حل پازلهای هوشمندانه.
ویژگیهای هر شخصیت:
- میو: مبارزات نزدیک، حرکات آکروباتیک.
- زوئی: حمله از راه دور، تواناییهای منحصربهفرد.
طراحی پازلها ساده اما جذاب است و با پیشرفت بازی، چالشها عمیقتر میشوند. یکی از بهترین بخشها، تعامل بین دو بازیکن است؛ گاهی یکی درگیر حل معماست و دیگری در وسط یک نبرد تن به تن!
گرافیک و صدا: یک دنیای زنده و رنگارنگ
- موتور گرافیکی: Unreal Engine 5
- طراحی محیطها: شهرهای سایبرپانک با نورهای نئونی در مقابل طبیعت فانتزی با جزئیات خیرهکننده.
- موسیقی: هر فضا آهنگ مخصوص خودش را دارد و تفاوت دو دنیا را به زیبایی نشان میدهد.
تنها نکته منفی، باگهای کوچک صداگذاری است که البته بهزودی با آپدیت رفع خواهند شد.
نتیجهگیری: چرا یک شاهکار است؟
- بهترین بازی کوآپ تاریخ: اگر دنبال یک تجربه دونفره فراموشنشدنی هستید، این بازی قطعاً انتخاب اول شماست.
- خلاقیت بیحد و مرز: هر مرحله شما را با یک شگفتی جدید روبهرو میکند.
- پیام انسانی و عمیق: نقدی هوشمندانه به صنعت سرگرمی و نقش هوش مصنوعی.
پاسخ به یک سوال مهم: «آیا Split Fiction از GTA 6 بهتر است؟»
شاید مقایسه این دو بازی عادلانه نباشد، اما هیزلایت با تیم ۸۰ نفرهاش چنان اثری خلق کرده که حتی بازیهای غولپیکری مثل GTA 6 باید آن را جدی بگیرند!
خرید یا نه؟
✅ میخرمش اگر:
- به دنبال یک تجربه کوآپ بینظیر هستید.
- عاشق بازیهای خلاقانه با داستانهای عمیقید.
- میخواهید بدانید چرا بازیهای ویدیویی اینقدر جذابند!
❌ نمیخرمش اگر:
- همبازی ندارید! این بازی بدون همراه، نصف لذتش را ندارد.
کلام آخر بررسی بازی Split Fiction
نه فقط یک بازی، بلکه عاشقانهنامهای به دنیای سرگرمی است. اگر به بازیهای ویدیویی عشق میورزید، این اثر را از دست ندهید.